۹۸ سیاه بود و پلید. با چنان زوری هلمان داد که به هر تقلایی نتوانستیم زمین نخوریم. بیش از همیشه در کار، توان، قدرت و اثرگذاریمان در فضای اطراف تردید کردیم و حالا یادمان نمیآید یک سال پیش چطور آدمهایی بودیم. آن لحظههای اولی که پخش زمین بودیم هیچ فکر نمیکردیم بتوانیم دوباره تمام زورمان را برای تغییرات اپسیلونی خرج کنیم. رمق بلند شدن را دوستی به جانمان تزریق کرد: «اگر کسایی که سعی میکنن دنیا جای بدتری باشه دارن به کارشون ادامه میدن، چرا ما که میخوایم اینجا رو برای زندگی بهتر کنیم کارمون رو متوقف کنیم؟»
- توضیحات
۹۸ سیاه بود و پلید. با چنان زوری هلمان داد که به هر تقلایی نتوانستیم زمین نخوریم. بیش از همیشه در کار، توان، قدرت و اثرگذاریمان در فضای اطراف تردید کردیم و حالا یادمان نمیآید یک سال پیش چطور آدمهایی بودیم. آن لحظههای اولی که پخش زمین بودیم هیچ فکر نمیکردیم بتوانیم دوباره تمام زورمان را برای تغییرات اپسیلونی خرج کنیم. رمق بلند شدن را دوستی به جانمان تزریق کرد: «اگر کسایی که سعی میکنن دنیا جای بدتری باشه دارن به کارشون ادامه میدن، چرا ما که میخوایم اینجا رو برای زندگی بهتر کنیم کارمون رو متوقف کنیم؟»
برای هضم بهتر آنچه امسال از سر گذراندیم، همزمان با حوالی خوابگاه ویژهنامهای منتشر شده که در آن تلاش میکنیم نسبتمان را با این اتفاقات و با محیطمان، با تامل بیشتری بررسی کنیم. به این امید که در عبور از این لحظهها کمکمان کند.
این ویژهنامه که در اسفند ۹۸ منتشر شده قرار است نسبت ما و فضای اطرافمان را با وقایع امسال روشن کند. میخواهد با تاخیر ببیند در طوفان حوادث سالی که گذشت کجا رد پای خیابان و محیط اطراف پررنگتر بوده و این وقایع با ما چه نسبتی برقرار میکند.