بیشترین جستجوهای اخیر:

قبرستان حوالی تره‌بار بیمارستان شمارۀ اول حوالی ترمینال

موردی یافت نشد

  • فروشگاه
  • مقالات
  • درباره حوالی
  • تماس با ما
  • همکاری با ما
  • تعرفۀ تبلیغات
  • کار داوطلبانه
0
سبد شما خالی است

محصولات

مبلغ قابل پرداخت: تومان

تکمیل خرید

  • ورود
  • ثبت نام
  • ورود
  • ثبت نام
  • فروشگاه
  • مقالات
  • درباره حوالی
  • تماس با ما
  • همکاری با ما
  • تعرفه‌ی تبلیغات
  • کار داوطلبانه

شمارۀ اول حوالی ترمینال

ترمینال برای خیلی از آمدن‌ها نقطة شروع یک مواجهه است. دروازه‌ای در میانة شهر که اولین دیدار بی‌واسطه با مقصد در آن اتفاق می‌افتد. بعد از تماشای قاب‌های کم‌و‌بیش موهومیِ درحال حرکت از پسِ شیشة اتوبوس‌های غول‌آسا یا خطی‌های همیشه در راه، نخستین تصاویر شفاف از شهرِ پیش‌رویمان در این فضاست که نطفه می‌بندد. ما هم به سیاق بسیاری از ورودها، نخستین مواجهه‌مان را با فضاهایی که تجربه می‌کنیم، از حوالیِ ترمینال آغاز کردیم. ترمینال را مدخلی دانستیم برای روایت‌کردن از ما و فضای اطرافمان.

موجود نیست
موجود شد اطلاع بده
اشتراک گذاری:

شمارۀ اول حوالی ترمینال

شماره 6

ترمینال برای خیلی از آمدن‌ها نقطة شروع یک مواجهه است. دروازه‌ای در میانة شهر که اولین دیدار بی‌واسطه با مقصد در آن اتفاق می‌افتد. بعد از تماشای قاب‌های کم‌و‌بیش موهومیِ درحال حرکت از پسِ شیشة اتوبوس‌های غول‌آسا یا خطی‌های همیشه در راه، نخستین تصاویر شفاف از شهرِ پیش‌رویمان در این فضاست که نطفه می‌بندد. ما هم به سیاق بسیاری از ورودها، نخستین مواجهه‌مان را با فضاهایی که تجربه می‌کنیم، از حوالیِ ترمینال آغاز کردیم. ترمینال را مدخلی دانستیم برای روایت‌کردن از ما و فضای اطرافمان.

اما ترمینال تنها سرآغاز نیست؛ دوگانه‌ای است از آغاز و پایان، آمدن و رفتن توأمان، پارادوکسی از ابتدا و انتها که در هیچ‌کدامشان ردی از ماندن و بودن‌های بلندمدت نیست. ترمینال برای حضورهای کوتاه است؛ برای لحظه‌ها. حوالیِ ترمینال در پِی قاب‌گرفتن این «لحظه»ها است، در پی متوقف‌کردن زمان برای چند ثانیة بیشتر و دریافتن لحظه‌هایی که یا از ترس جاماندن در شتاب طی شده‌اند و یا در انتظارِ راه‌افتادن، تنها به قصد سپری‌شدن به پایان رسیده‌اند. حوالیِ ترمینال در تلاش برای نزدیک‌ترشدن به این غول پرهیاهو و تماشاکردن چیزهایی است که غوغا مجالی برای دیدنشان باقی نمی‌گذارد.

هم‌جواری روایت‌های حاضران و ناظران این فضا، تاریخ‌های خردی را در کنار هم قرار می‌دهد که برآیندشان تصویری از تجربة جمعیمان از ترمینال را سروشکل می‌دهد. تجربه‌ای متنوع و گاه ناهمگون که گوشه‌ای از آن را مسافران و همراهانشان ساخته‌اند و گوشة دیگرش را راننده‌ها، شاگرد شوفرها، جارچی‌ها و سوارکن‌ها. تصویری از تجربة مسافرانی که ترمینال برایشان گذرگاه است، تا همیشگی‌های این فضا که ترمینال برایشان تجربه‌ای است از زیست روزمرة سالیان. تصویری از فضایی که برای همه است و برای هیچ‌کس نیست.

از ترمینال‌هایی که جای ماندن نبوده‌اند، تا ترمینال‌هایی که جهانی شده‌اند برای آسودن و سَحرکردن شب‌های سرد، از ترمینال‌هایی که به‌مثابة برزخند تا ترمینال‌هایی که بهشتی هستند برای پرسه‌زن‌ها، از تکرار چرخة همیشگی رفتن و آمدن، از انقباض احساسات در لحظه‌های دل‌کندن، از آن‌هایی که سفرکردن با اتوبوس برایشان ارجح است تا آن‌هایی که اتوبوس برایشان رنج دوران شده، از گذشتة ترمینال، از تصویرش در جغرافیای دور، از نشانه‌هایش و از معنایی که می‌سازد. این‌ها همگی در پی نزدیک‌ترشدن به قصه‌هایی است برساختة واقعیت که در پس این غول بزرگ جریان دارد.

پ.ن: ترمینال در این شماره، به همان معنایی استفاده شده است که پایانه‌های اتوبوس‌رانی برون‌شهری را در کوچه و خیابان صدا می‌زنیم.

اضافه کردن به سبد

ترمینال مردانه، ترمینال زنانه

تصور کنید که وارد ترمینال شده‌‌اید و با عجله به سمت اتوبوس مشخصی می‌روید. از سروصداها و اعلام‌ها متوجه می‌شوید اتوبوس شما یک ساعت تأخیر دارد. یک ساعت زمان در ترمینال را چطور می‌گذرانید؟ آیا مرد یا زن بودنِ شما فرقی در چگونگی تلف‌کردن‌ وقت شما دارد؟ زمان ورودتان به ترمینال چطور؟ دوروبرتان را برانداز می‌کنید، هیچ جایی برای رفتن نیست و هیچ همراهی ندارید که زمان را با او سپری کنید.

ترمینال مردانه، ترمینال زنانه

آتنا کامل

آوردگاه دوزخیان شهر - نیمه‌شب‌ها؛ حوالی ترمینال‌های تهران

نخستین‌بار حدود دو سال پیش بود که در گفت‌وگویی دوستانه متوجه شدم دانشجویانی که تابستان‌ها برای یافتن کار از شهرستان‌ها به تهران می‌آیند، تا زمان یافتن کاری با سرپناه، شب‌ها را حوالی ترمینال‌ها و در اتوبوس‌های تندروی شهری به صبح می‌رسانند. شنیدن خاطرات این شب‌گردی‌های جسورانه شورانگیز بود. به‌نظرم جالب می‌آمد؛ حتی می‌توانست شاعرانه هم باشد. شبی تا صبح در نوسان میان ترمینال شرق و غرب، شاید جرقه‌ای باشد برای تولید متون تأثیرگذاری که هر روز در شبکه‌های اجتماعی می‌بینیم؛ اما دو سال طول کشید تا دست بر قضا و از سر استیصال، گذرم به نیمه‌شب‌های حوالی ترمینال‌های تهران بیفتد و بفهمم که واقعیت، آن‌قدرها هم شاعرانه و شورانگیز نیست.

آوردگاه دوزخیان شهر - نیمه‌شب‌ها؛ حوالی ترمینال‌های تهران

حسام حسین‌زاده

بیشتر

همکاران این شماره:

حبیب دانشور

حسام حسین‌زاده

سمیرا هاشمی

یاسمین خوشپور

گلاره مرادی

پریسا بزاز

شیما پاکزاد

محمد امین نوبهار

لیلا خدابخش

فریناز عالم

هانیه میرقاسمی

شیما سقندلی

ماهان هیربد

چکاد فشارکی

شایان دادبین

مریم صابری

آیدا عباسی

درین واعظ مهدوی

سحر مهرابی

سارا کاوه

مریم موسوی

مهدیار صفری

حسین حمدیه

مهدی سلیمانی

ایمان واقفی

امیرمهدی مصلحی

احسان باقرزاده

شهریار دادگر

میلاد همتی

رامین مظهر

شمارۀ هشتم حوالی تره‌بار
موجود نیست
شمارۀ ششم حوالی بیمارستان
موجود نیست
شمارۀ چهارم حوالی پل
موجود نیست
شمارۀ هفتم حوالی متروکه
موجود نیست
شمارۀ سوم حوالی باشگاه و ورزشگاه
موجود نیست
شمارۀ دوم حوالی قبرستان
موجود نیست
ما و فضای اطرافمان ویژه نامۀ سال ۹۸
موجود نیست
ویژه نامه شهر و کرونا
موجود نیست
شمارۀ پنجم حوالی خوابگاه
موجود نیست

تماس با ما

ایران، تهران، نارمک، میدان هلال احمر، خیابان گلستان، روبه‌روی شیرینی سناتور، پلاک 343، طبقۀ اول
(+98) 21-77811660
[email protected]

حساب کاربری

پروفایل
سبد خرید
پیگیری سفارش
شیوه‌نامۀ همکاری
کار داوطلبانه
تماس با ما
هرگونه انتشار و بازنشر مطالبی که حوالی انتشار دهندهٔ آن است، آزاد بوده و توصیه می‌شود.
طراحی و توسعه