بیشترین جستجوهای اخیر:
موردی یافت نشد
محصولات
مبلغ قابل پرداخت: تومان
تکمیل خرید
در ورزشگاه بازیکنان میزباناند و تماشاگران میهمانِ آنها؛ میهمانانی که گاه اجازۀ ورود به ورزشگاه را ندارند و گاه نفسبهنفس تشویق میکنند و هو میکشند و همراهِ چنددههزارنفرِ دیگر، «ما»ای شکل میدهند از فریاد و همهمه و خشم و لذت و در یک کلام، همراهی؛ اما باشگاهها متفاوتاند. موجودات نوبالغِ شهرهای امروزند که پیوندِ پیچیدهای با زندگیِ شهرنشینان دارند. فضاهایی که خصوصیترند و در آنها «من» اهمیتِ بیشتری دارد تا «ما».
شماره 6
ورزشگاه در لغت یعنی مکانی برای ورزش؛ البته مکانی برای تماشای ورزش. بازیکنان میزبانِ ورزشگاهاند و تماشاگران میهمانِ آنها؛ میهمانانی که گاهی تماماً میهماناند و گاهی لباسِ میزبانی را هم تن میکنند. زمانی اجازۀ ورود به ورزشگاه را ندارند و زمانی دیگر، بیشتر از بازیکنان میتوانند روی بازی تأثیر بگذارند. بسیاری بازی را فقط از قابهای خیلی دور دنبال میکنند و بسیاری دیگر نفسبهنفس تشویق میکنند و هو میکشند و همراهِ چنددههزارنفرِ دیگر، «ما»ای شکل میدهند از فریاد و همهمه و خشم و لذت و در یک کلام، همراهی.
باشگاهها و بهخصوص باشگاهِ ورزشهای غیرجمعی متفاوتاند. موجودات نوبالغِ شهرهای امروزند که پیوندِ ناپیدا و پیچیدهای با زندگیِ شهرنشینان دارند. تماشاکردن در باشگاهها معنای دیگری یافته است؛ بهتر بگوییم: تماشاشدن. تماشاشدن در آینههای باشگاه و در آینههای دیگر؛ چشمهای دیگران. باشگاهها در گوشهوکنار شهرهای امروز حاضرند تا دستدردستِ کمالگرایی، آدمها را به سلامتی افزونتر و اندامهای زیبندهتر دعوت کنند. فضاهایی که خصوصیترند و در آنها «من» اهمیتِ بیشتری دارد تا «ما».
ورزش، هستۀ «باشگاه» و «ورزشگاه» و واژههای دیگری مثل «سالن» و «زمین» است. همۀ این واژهها متعلق به مکانهایی هستند که برای ورزشکردن یا ورزشدیدن پدید آمدهاند؛ واژههایی که بسیار بهجای هم و در کنارِ هم استفاده میشوند.
در فرایند تولید هر شماره تلاش میکنیم که واژههای مرتبط را از قلم نیندازیم؛ اما هر بار مجلۀ صدوچندصفحهای نمیتواند تمامِ موضوعاتِ را دربربگیرد. هر بار ناگزیریم از موضوعات بسیاری صرفنظر کنیم. انگار که هر شماره از حوالی فقط جرقهای است برای نزدیکترشدن به فضای اطرافمان. در حوالی باشگاه و ورزشگاه هم قصد کرده بودیم از مکانیابی ورزشگاهها بگوییم، از ارتباطِ اقتصاد زمین و ورزش بنویسیم و این فضاها را از زوایای مختلف رصد کنیم؛ اما نشد. تلاش کردیم از دایرۀ بزرگ طرفداران فوتبال بیرون بیاییم و ورزشهای دیگر را هم رصد کنیم؛ اما گریزی از فوتبال، محبوبترین و پرطرفدارترین ورزش جهان، نبود. حوالی باشگاه و ورزشگاه مختصر شد به حیاتِ معاصرِ آدمهای امروزِ همین حوالی؛ یادداشتهایی که میتوانند از زبانِ تکتک ما روایت شوند.
در این شماره، تغییراتی در چینش متنها خواهید دید؛ متنهای سه بخشِ مجله کنار هم نشستهاند. جداکردنِ «من» و «دیگران» و «دیگرچیزها» برایمان آسان نبود و گاهی حتی ممکن هم نبود. برای مثال، بازی فوتبالی را در نظر بگیرید. بازیکنان «من»ها را بازی میکنند و تماشاچیان «دیگرانِ» این بازیاند. منها نقشِ اصلی ماجرا هستند و تماشاچیان فقط تماشا میکنند؛ اما تماشاچیان «دیگران»ی قدرتمندند که بهاندازۀ «من»های پابهتوپِ بازی مهماند و میتوانند سرنوشت هر بازی را تغییر دهند. ماجرای سه بخشِ مجله هم همین بود. چشمپوشیدن از تأثیر هرکدام از بخشها بر دیگری کارِ آسانی نبود. حالا در صفحۀ آغاز هر متن و در گوشۀ سمت راست، نشانهای وجود دارد که میگوید هر متنی بیشتر در کدام یک از بخشهای حوالی قرار میگیرد.
حوالیِ این شماره را از ورزشگاه قائمشهر آغاز کردهایم. از خانههای همسایۀ این ورزشگاه گفتهایم و از خانۀ دیگری در شهری دورتر که در کشاکشِ تبدیلشدن به باشگاه غیررسمی یوگاست. پای صحبتهای ورزشکاران ورزشهای غیررسمی نشستهایم و کارکردهای غیررسمی ورزشگاههای کابل را هم دیدهایم. از سکوهای تماشاچیان ورزشگاه زنان و مردان گفتهایم؛ از جایگاههای مرموزِ «آزادی» و جایگاههای بازیهای بانوان. صدای متفاوتِ جایگاههای ورزشگاه تبریز را شنیدهایم. در کتابهای تاریخی سابقۀ فحاشی دستهجمعی را جستوجو کردهایم و در حافظههای تاریخی، زمینخاکیهای دهۀ شصت را. نقش باشگاههای بدنسازی را در زندگیهای امروز رصد کردهایم و آیندۀ خود را در افق آینههای آنها دیدهایم.
القصه، حوالی باشگاه و ورزشگاه را در نیمۀ مرداد تبداری منتشر میکنیم که تبِ هیچ ورزش و مسابقهای داغش نکرده است؛ که با هیاهوی بازیکنان و تماشاگران همراه نمیشود تا بهتر بتواند روی آنها درنگ کند و عمیق شود.
بازی غذای من است
«همان اضطرابی را حس میکردم که همیشه موقع حضور در جمعیتی سیوپنجهزارنفره داشتم؛ آدمهایی که مستعد بودند در یک آن خشم اشتراکیشان را با هم یککاسه کنند.
حبیب دانشور
خانم شلوغ نکن!
آمدهایم برای تشویق بازی دوستانۀ تیمملی فوتسال زنان در برابر ایتالیا. تیمملی فوتسال زنان طی چند سال اخیر بهشدت سروصدا کرده و محبوب شده است. قهرمانی جام ملتهای آسیا برای ما کم دستاوردی نیست و عجیب نیست که سالن پر شده باشد؛ برخلاف اکثر بازیهای دیگر که سکوهای خالی توی ذوق میزنند. البته سکوهای سمت شرقی ورزشگاه تقریباً خالی است چون آن را برای مهمانهای ویژه بستهاند؛ مقامات وزارت ورزش، نمایندگان زن مجلس و... که برای حمایت از تیم ملی حضور پیدا کردهاند.
غنچه قوامی
حسام حسینزاده
سمیرا هاشمی
یاسمین خوشپور
گلاره مرادی
پریسا بزاز
شیما پاکزاد
امیرحسین صمیمی
نگین بنی عامریان
رسول قربانی
البرز زاهدی
مهدی حمیدی شفیق
ریحانه یگانه
زهرا ملوکی
ساناز اسدی
فاطمه قائمی تهرانی
مبارکه مرتضوی
محمد حسین جمشیدی
هانیه میرقاسمی
میلاد شاهی اردکانی
ماهان هیربد
شایان دادبین
مریم صابری
مهدی سلیمانی
ایمان واقفی
امیرمهدی مصلحی
شهریار دادگر
هومن فرزامی
رامین مظهر